
تمرین/ گرداب
” گرداب” همایون با خودش زیر لب می گفت: “آیا راست است؟ آیا ممکن است؟ آنقدر جوان، انجا در شاه عبدالعظیم ما بین هزاران مردهٔ دیگر، میان خاک سرد نمناک خوابیده، کفن به تنش چسبیده! دیگر نه اول بهار را می بیند و نه آخر پاییز را و نه روزهای خفه غمگین […]
ثبت دیدگاه